شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شینی که ابتدای شب و شیون آمده‌ست
دندانه‌هاش تا گرهِ گردن آمده‌ست
...

نه از غذای جهان بُرده حظ دهان‌هامان 
نه حال‌کرده ازین تُند و مَز...

شب سرد مثل رابطه، اما غم تو گرم
روی لب تو زمزمه‌ی مبهم تو، گرم
آرام...

جان مرا غروب تصرف نکرده بود
شب ماه را به برکه تعارف نکرده بود
بسیار سنگ بر سر...

تک نگاری

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی