شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دیدم بله

مادر‌زاد کور نبود
گداخت چشمانش را با صاعقه‌ای 
که در سوزن بود
پاک کرد  حافظه‌ای را که در پرو بال داشت --
پرواز را به قیچی بسپار
 سپردم و در فروغ بال هواپیمایی که
 سوخت و من سوختم    
 در آتشی که گرفته بود!

«چه کنم» را حذفیدم و روی کفلی سفید که از اسب بود
دوستت‌دارم را نوشتم و
داغگاه  همان نزدیکی‌ها بود
تغزل داغگاهی به باسن او هم سرایت کرد
برو  از بالا بالا   برو
نگاه کردم و دیدم کرده بود

عده‌ای اما از نُک کوه همان کوه
(سمت چپ صحنه)
پایین می‌آمدند در و با عجله!
- سیمرغ قطعه قطعه شده
علاج دل ماست!
تاریخ انقضا هم ندارد

علی باباچاهی

شعرها

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

با دست چپ  گردن خروس بسوزد،  خانه‌ی شاعران جهان خط‌خطی‌ست

با دست چپ گردن خروس بسوزد، خانه‌ی شاعران جهان خط‌خطی‌ست

ابوالقاسم ایرانی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی