شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وسط چارراه

باغ با صدای کبوتر، تنها چون سر من با صدای تو بود
در دنیا صدای تو بود
با بطری‌ها که باد در آن می‌پیچید
و در وسط چارراه باد راه می‌رفت و پرچم‌ها را بر‌هم می‌زد
مانند حواس من که صدای تو بر‌هم می‌زند هر‌چیز را
و خاموشیِ مغازه‌ی بستنی‌فروشی
وقتی مهتابی را روشن می‌کنند
و عصر که با کسالت آن‌جا را ترک گفته است
مثل آدمی تنها که می‌رود و روزنامه‌هایش را جا می‌گذارد آن‌جا
و آدمی به آن تنهایی
روزنامه را می‌خواهد چه کار.

محمدباقر کلاهی اهری

تک نگاری

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

تراژدی طرد و محاق

تراژدی طرد و محاق

علی مسعودی نیا

شعرها

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

عطا ولدی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

دختر مو مشکی

دختر مو مشکی

شهریار کوراوند