شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک کلمه در آستینم بود

یک کلمه در آستینم بود  
  انقراض‌/ ‌طالعِ شهر به طوافِ آدم بود 
در بادِ دربه‌دری‌/ دَوان به نفس‌های بی‌جان می‌نشست 
زوزه می‌کشید 
یعنی که مرگ اُسطرلابِ بَدپُوز بود...

حال در قرنطینه‌ی اتاق 
چند‌گام تا سرایتِ خویش مانده‌ایم 
و مرگ 
 اضلاعِ شهر را، پرسه‌ می‌زند 
در آخرالزمانِ آدمانِ پلاستیکی 
قَهقه‌ای در تاریکی!
یک آن خندیدم
الکل را کنار زدم 
یک دایره‌ی بزرگِ مَست بودم‌/
سرفه‌ی خشک و صدای خرس 
  در اقلیمای حنجره‌ام بود! 

امیر‌تیمور زحمتکش

تک نگاری

شعرها

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

مریم حاج محمدی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی