شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تولدم

و من ماندم
تنها...
با تولدم

تاریکیِ محض
   در کفِ دست‌هایم

سرطانِ بودن
جنونِ نشستن

دعا می‌کنم لب‌هایم را
تا
صبح شوند
سیاه...
به وقتِ خزیدن

بیدارِ صبحم
بیدارِ ملائک

خامِ تو می‌شود
اندوهم

در وقتِ دلتنگی 
به دیدنم بیا
تا با آفتاب
          از تو
             کبوتری بسازم
 

ابوالقاسم مؤمنی

تک نگاری

شعرها

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

ﺍﻋﺘﺼﺎب

ﺍﻋﺘﺼﺎب

امین رجبیان

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی