شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اتفاقاًهای عجیبی می‌افتد

اتفاقاًهای عجیبی می‌افتد
در تصادفات دیا-کرونیک کلمات
به عمرت فکر کرده‌ای؟

کجا کروکی
متر زده
کنج اتاق را؟
... که ندانی چیست را.
فکر کرده‌ای؟

کجا می‌داند
خیابان پا نمی‌دهد
به خاطره‌ی باقی عمر؟
سبک‌باران ساحل نه
همین بن‌بست ارتفاع
در جنون آنی
(آن بالا)
همین افتادن با سر
و وضعی خالی
(این پایین‌)

من به مرگ طبیعی مشکوکم آقا
چه‌کسی را دیده‌ای
از کاغذهای مچاله
سر فرو‌کند
تا چاه
که بریدن‌‌‌های چسبیده به رسم‌الخط سالنامه را
جدا کند از صدای دریا؟
به عمرت شنیده‌ای؟

لام تا کامِ حروفِ داخل ریه‌ داده
ابهام سرفه‌های سیگارزده شد
پزشکی قانونی
می‌تواند اصوات را برگرداند به کلمات؟
یا پرونده‌ی تعرض را
تنها از طریق مجاری ادراری
پی می‌گیرد؟
هع.

احمد تباتبایی

شعرها

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی