شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌کنم دل از تو امّا...

می‌کنم دل از تو اما می‌کنم جان بیشتر 
سیل هرچه بیشتر پل‌های ویران بیشتر 
می‌شود از گوشه‌ی چشمم سرازیر اشک من 
برگ، زیبا می‌شود در وقت باران بیشتر 
هرچه کمتر می‌وزد دست تو سوی دست من 
می‌شود اوراق ذهن من پریشان بیشتر 
در دل خود هیچ تردیدی به عشق ما نکن 
هرچه شک آمد به خانه رفت ایمان بیشتر 
خوب دنیا را ببین از بین انگشتان من 
آسمانم نیز می‌ماند به زندان بیشتر 
هرکسی ننوشته شعری از تو حسرت می‌خورد 
هر که شاعر شد برایت شد پشیمان بیشتر

عارف ساسانی

تک نگاری

شعرها

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

 جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

بابک دولتی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم