شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خیالت راحت باشد دلبرم

خیالت راحت باشد دلبرم
تو را جا ‌نمی‌گذارم
یک کافه - یک خیابان
یک شامِ رومانتیکِ دونفره
می‌دانی رفیق
ویکتوریا هم عاشق است هم عاقل
زیرِ دریا کسره نمی‌گذارد
موهایش را دُمِ اسپی می‌بندد
می‌دهد دستِ باد
و اصلاً قرار نیست بداند
اسپ حیوانِ عجیبی‌ست
همه‌چیزش را - چیزش را
در قماری یک‌طرفه
تاخت‌زده ویکتوریا
می‌گوید
عاشقِ کسانی باش که عاشقِ خودشانند
و به‌جایِ تشکر می‌گویند
دوستت‌دارم
فقط تنها عیب‌شان این‌ است
که زیرِ دریا کسره می‌گذارند و
دلشان برایِ تنهایی‌شان خیلی تنگ می‌شود
خیلی تنگ
سگ تو روحِ این کلمات
که هرشب هرشب
برای خودشان در بطنِ من
شادی رقصانی می‌کنند
و اِلّا اینکه تف‌کرده‌بودم
دندانم بود

اکبر قناعت‌زاده

شعرها

صدای منی 

صدای منی 

ناهید عرجونی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم