شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ماشین‌حساب

این شده حال‌و‌روز مردی که
زخم‌خورده عذاب بلعیده
که فقط از هراس بیداری
پشت هم قرص خواب بلعیده

پشت هم بی‌هدف قدم زده است
خود‌خوری کرده؛ خود‌کشی کرده؛
مثل جان‌دادنِ بیابانی
که تنش را سراب بلعیده

مثل رؤیای آبیِ رودی
که به اعماق برکه ریخته است
مثل رؤیای سبز گاوی که
سال‌ها هی کتاب بلعیده

این‌شده حال‌و‌روز مردی که
سرش از جبر و از حساب پر است
بین اعداد گنگ غرق‌شده
بس که ماشین‌حساب بلعیده

حالِ مردی که کودکی‌هایش
مُرده در روزهای مردادی
تیر‌خورده، بزرگ‌تر شده است
تیر خورده، خشاب بلعیده

او پلنگی‌ست خسته و غمگین
چه غمی سخت‌تر از این غم که
بنشینی فقط، ببینی که
ماه را حوض آب بلعیده

سیدعلیرضا ذوالفقاری

شعرها

از گل های نبوییده

از گل های نبوییده

نصرت‌الله مسعودی

صدای منی 

صدای منی 

ناهید عرجونی

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری

گاز

گاز

مجتبی ویسی