شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

همین که می‌رسی

همین که می‌رسی
از سیب‌های پلاسیده بر درخت می‌گویی
از درخت‌های خشکیده در باغ
از قورباغه‌های سرگردان
و جیرجیرک‌های خاموش...
دهان زمستانیت را ببند
در این جا پیله‌ها دارند پروانه می‌شوند...
اینک بنشین و تماشا کن
قد کشیدن درخت انگور را 
که چه مستانه از نرده‌ها بالا می‌رود
گنجشک‌ها  می‌رقصند
کلاغ‌ها کِل می‌کشند
و سرباز برجک نگهبانی
هر روز 
منتظر دختری است که 
بیاید و انگور بچیند.

محمدجواد هاشمی

شعرها

 روی برعکس جهان بایست!

روی برعکس جهان بایست!

سارا مؤیدی

کولی

کولی

مهشید رستمی

چقدر باید پرنده شد

چقدر باید پرنده شد

سیدعلی صالحی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس