شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سپردگی

به تلفن سپرده‌ام که زنگ بزند
به بالش سپرده‌ام که شب
خواب یک ماه دیگر را ببیند
به سفر سپرده‌ام که هوای تو را داشته باشد هواپیما
به آینه سپرده‌ام که روبه‌روی تو بنشیند
و نیم‌رخ
بر صندلی کنار من
تو را دید بزند
به تو اما چیزی نمی‌سپارم
جز لبخندی بر صورتت
پس باید شبیه مجریان تلویزیون دولتی تپق بزنم
عزیزم
خدا را به تو می‌سپارم.

بکتاش آبتین

شعرها

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

تکرار

تکرار

محمد زندی

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

ویدئو