شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

او من نبود

در نگاه عكس من در قاب
روي شومينه
يلداي من
   در آيينه‌ی تالار نمايان شد
   و به بزمي شبانه نشست
       با او كه من نبود

برق كه رفت
 روشن كرد
    شمع روي شومينه را
و پشت ‌و‌ رو كرد
    قاب عكس را 
 شمع تا پگاهان
    سوخت
      اشك ريخت
        و خاموش شد‎.
 

محمد مستقیمی

تک نگاری

شعرها

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی