شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شخصیت تاریخی

اسفندیار رویین‌تن 
از قوزک عریان‌اش شکست خورد 
وقتی چشم‌ها را می‌پایید.
نماز پسین را بر نعش او 
سرگین‌غلتان‌ها خواندند 
و رؤیاهایش را با خود بردند؛
کمی شعله‌ی تاریک و
کمی ریگ بادرُفته.

پرنده‌های عصر 
در درختچه‌ای از چشم لانه‌کرده‌اند
با پاشنه‌ای آهنین 
و پرواز بامداد را 
انتظار می‌کشند.

روزبه آغاجری

شعرها

تبانی

تبانی

رویا الفتی

جمهوری

جمهوری

لیلا ساتر

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

ویدئو