شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دو انگشتِ شستش را

برای خوزستان و سیستان و بلوچستان و سرزمینِ  مادری‌ام

دو انگشتِ شستش را
در  زمینِ خشکیده فرو کرد
و دره‌ای به شکل خنده‌ای کشید
چهل ستاره‌ی مُرده 
به دره افتادند
دهانِ خنده‌ی تاریک
از نورِ دندانِ ارواحِ ستارگان پُر شد
و بچه خدای شرور
صورتکِ گِرد را
مثل  سرخپوستی 
به روی صورتش گذاشت
دست‌های خاکی‌اش را بالا بُرد
و هلهله‌ای سَر داد
که هنوز گوش‌هایمان
سوت می‌کشد

رضا ثروتی

تک نگاری

خانه بر آب

خانه بر آب

یدالله شهرجو

طنز ترکیبی

طنز ترکیبی

آرش نصرت‌اللهی

شعرها

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

جای امن

جای امن

واهه آرمن