شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مرغ سحر

به شعر‌، وکالت دادیم از درد بنویسد
شعر را آن‌چنان پیچیده کردند
که درد‌، ناشناس ماند
به طنز‌، وکالت دادیم از درد بنویسد
چنان لودگی کردند که درد مسخره‌ی عام و خاص شد
درد را به دریا گفتیم‌، دریا خشکید
به کوه گفتیم‌، کوه فروریخت
به ناچار در موسیقی‌مان پنهان کردیم
درد‌، ملی شد‌!

اکبر اکسیر

تک نگاری

شعرها

گل مشکیجه

گل مشکیجه

مجتبی دهقان

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

ویدئو