شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک مُشت قلب، بسته به یک مهر...
یک پُشت نسل،خسته از آبان...
یک قِشر،مُخ که یخ زده...

به کودکی که زاده‌شد 
کسی نگفت از هویّتی که ناشناس‌، استفاده شد
...

گنجشکی از من می‌پرد
من که زنم یک زن
یک زن خودش یک وقت‌هایی می‌شود...

شعرها

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب