شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک مُشت قلب، بسته به یک مهر...
یک پُشت نسل،خسته از آبان...
یک قِشر،مُخ که یخ زده...

به کودکی که زاده‌شد 
کسی نگفت از هویّتی که ناشناس‌، استفاده شد
...

گنجشکی از من می‌پرد
من که زنم یک زن
یک زن خودش یک وقت‌هایی می‌شود...

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

کلایه

کلایه

حامد بشارتی