شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باید اعتراف کنم

باید اعتراف کنم برای نوشتن دو چیز کم دارم
یکی تو
و دیگری بخشی از ذهنت
وقتی به شکل دیگری به من فکر می‌کند
و شکل دیگری از من سعی‌دارد موهایش را بلندتر نگه دارد
که هر بار سرم را خم کنم 
روی چشمانم را بگیرد 
نتوانم نبودنت را ببینم
خیانت فقط این نیست که دستش را بگیری و در خیابان مورد علاقه‌ات به یک بستنی مهمانش کنی
وقتی بخش دیگری از ذهنت دارد خاطرات شخصیِ بدون من را مرور می‌کند یعنی خیانت
وقتی تعهد را می‌بوسی و مرا به چهار گوشه‌ی شعری می‌کشانی که دست و پایم را می بندد یعنی خیانت
من از کدام خانه بیرون زده‌ام که سرگیجه مدام درونم نشسته است
به صدای لولای در واکنش‌های عصبی 
به نوتیفیکیشن‌های موبایل حساسیت فصلی پیدا کرده ام
هر‌بار گفتم به شک دکارت قسم
خواستی شک دکارت باشی
خواستی واژه‌ها را بِدَری و جایشان روی لب‌های من بنشینی 
خواستی بی‌قراری‌ات از دهان من آب بخورد
گفتی حرف که می‌زنی 
از هیجان صدایت که می‌گیرد 
زیبایی‌ات را تکثیر می‌کنی
من اما جای خودم را گم کرده ام
نه اعتمادی به لب‌ها و لباس‌ها
نه تنی که از عریانی‌اش می‌ترسد
چه کسی می‌داند چند‌بار در دقیقه می‌توانم از پشیمانی سرم را به دیوار بکوبم 
و تو چند دقیقه می‌توانی به‌صورت روی دیوار لبخند بزنی
نتوانستنش را می‌توانی
تو از سگ‌دو‌زدن در عشق گریزانی
از پشیمانی من 
از پوک‌شدن در رابطه‌ی فرسایشی که هر روز برای یک نفر جذاب می‌شود 
باید به کنجکاوی دوستانت خاتمه دهی 
و برای حرف‌های صد من یه غاز ، ۹‌درصد مالیات بر ارزش افزوده بگذاری 
باید دست‌هایت را بگیری و خودت را بلند کنی.
سرچشمه می‌گیرد.

معصومه یوسفی

تک نگاری

شعرها

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی