شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این طنین

اغوا‌شده‌ی کرگدنی هستم در تن و
تن می‌گذرد از من
با زق‌زق سنگستانی در زانو!
می‌رفتم و پنهان از تردد اشباح غضبناک
و سراب متصور
استسقا آورد
به یاد بیاور معدنچیان را درتاریکی‌های 
عطش افروز
آوردم و 
له‌له می‌زد زبان سگی که در لب‌هایم
ولگردی می‌کرد
- «‌دائم الخمر بوسه‌های توام!»
او گفت !

به کارافتادند سلاح‌های آدم گداز به زرادخانه‌ها
و استخوان‌های سوخته درآغوش گرفتند
یکدیگر‌های در آتش گداخته را
پس گوش‌های خود گوش‌هایی دارند اینان اینان
تو فقط گوش کن
به طنین رعد مسلط و
از یک دهان مسلط 
وبه یک معنا!
سرکوب شدیم یکجا درهمه جا
جا به جا‌!
ابطال پذیر نیست سرهایی که تکثیر می‌شوند
درهمه‌جا
جا‌به‌جا

می‌پوشاند سر و صورتش را
با جورایی سیاه که تازه خریده
برج دیده‌بانی هم دارد
افزون بر دوچشم و
با صورتی که دارد و  ده البته!

علی باباچاهی

شعرها

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

مجید عزیزی