شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در نتوانستن

شعر
وجهِ نادیدنیِ چیز بود
اما هیچ‌گاه مانع نشد
یعنی نمی‌توانست
که تراژدی چیزِ بزرگی نبود
افتاد
از اندازه‌ی نوکِ یک سوزن کشید
تمامِ جانم را
بیرون
دارد برف می‌آید
حالا چه این در
سنگِ گور
چه درِ خانه‌ی اجاره‌ای
مهم رفتن بیرون از من بود
که از پایِ تلویزیون بلند شوم و
به پایِ تو بیفتم

ای تو!
تنِ اندوه را
با بیابان رهایش کنی 
یا با انبوهِ شهرِ سر در خود

بیرون دارد برف
ردّ پایت کو؟

کیانوش تنها

تک نگاری

حصر خانگی

حصر خانگی

علی باباچاهی

استنطاق یا نقد

استنطاق یا نقد

علی اسدالهی

شعرها

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم