شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پنجره‌ی اتاق

برای همیشه پنجره‌ی اتاق را به روی آفتاب بستم
می‌دانستم
سال‌هاست
جهان مرا فراموش کرده است
فقط هر وقت
که به بیمارستان می‌رفتم
که بارها رفته‌ام
به دیدار من می‌آمد
با دسته‌گلی پژمرده
اما هیچ‌وقت
این جهان کلامی از شعر من
از شراب
از امید نگفت
من زیر باران رفتم
سال‌ها زیر باران خفتم.
 

احمدرضا احمدی

شعرها

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

صدای منی 

صدای منی 

ناهید عرجونی

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

اقبال معتضدی

امشب هر چه باران ببارد برای من است

امشب هر چه باران ببارد برای من است

سابیر هاکا

ویدئو