شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پنجره‌ی اتاق

برای همیشه پنجره‌ی اتاق را به روی آفتاب بستم
می‌دانستم
سال‌هاست
جهان مرا فراموش کرده است
فقط هر وقت
که به بیمارستان می‌رفتم
که بارها رفته‌ام
به دیدار من می‌آمد
با دسته‌گلی پژمرده
اما هیچ‌وقت
این جهان کلامی از شعر من
از شراب
از امید نگفت
من زیر باران رفتم
سال‌ها زیر باران خفتم.
 

احمدرضا احمدی

شعرها

گریه نکن بانو

گریه نکن بانو

بهمن مهرابی

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

به صبحی دیگر

به صبحی دیگر

محمود معتقدی

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا