شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از امروز صبح

از رنگ‌و‌بوی زمان 
هراس دارم
مرا به دهلیزهایی می‌برد
که انبوه از نجوای تنهایی انسان است
من این نجوا را
می‌شناسم و دوست دارم
اما از امروز صبح
نجواها مبدل به فریاد شده‌اند
می‌دانستم
هر جا فریاد و حرمان باشد
آن‌جا خانه‌ی شاعران است
که می‌خواهند برای همیشه
زمین را ترک کنند.

احمدرضا احمدی

تک نگاری

آن کُنجِ تنهای تنهایی

آن کُنجِ تنهای تنهایی

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی