شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از امروز صبح

از رنگ‌و‌بوی زمان 
هراس دارم
مرا به دهلیزهایی می‌برد
که انبوه از نجوای تنهایی انسان است
من این نجوا را
می‌شناسم و دوست دارم
اما از امروز صبح
نجواها مبدل به فریاد شده‌اند
می‌دانستم
هر جا فریاد و حرمان باشد
آن‌جا خانه‌ی شاعران است
که می‌خواهند برای همیشه
زمین را ترک کنند.

احمدرضا احمدی

تک نگاری

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

از تو نه

از تو نه

محمود معتقدی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش