شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

... و این‌گونه بود
که زمین
به هیئت خاکستری‌اش
طاق بستان را

با یاد جنگ اصفهان و چهار باغش 

...

نیمی از مرا کشته‌اید
نیم دیگرم را ربوده‌اید
الباقی
ماهی...

نگاه کن!
مادرانی نحیف
با زهدان‌هایی مرده
که گورکنانی سر به راه...

عروس به حجله درآمد
با انگشترش بر دست
و تابوتی که
آرام 
...

به شب‌بو‌ها بگویید
بوی شما
حتی به مشام گورکنان هم می‌رسد 

به دخترم بگویید
برایت شعری میان انگشتانم پنهان کرده‌ام
به پسرانم اما نه

من
سال‌هاست
پست کردم خود را
به نشانی که نمی‌شناسمش
...

پنجره‌ها
حکایت خود را می‌سرایند
درب‌ها
دیوارها
پنجه...

مهربانی
سهم بهار من بود
در منتهای فراموشی
و درختان
سهم مادران...

خيال مى‌كنى نازى‌ها با آن گردن‌هاى ِ باريك و بلند،
و يقه‌هاى ِ...

 قسطنطنيه باز پيراهن ِ عثمان 
بهانه كرده
بر خونش‌!
كه...

تک نگاری

شعرها

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی