شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جهان فصلی از فنجان تو بود

جهان فصلی از فنجان تو بود
        وقتی غروب زخمی از کنار واگن گذشت
و ایستگاه از چشمان تو پیاده شد
     جهان برگ دوم شناسنامه‌ی تو بود
         وقتی من خودم رابه زندگی زدم
گلوله تمام کرده بود روز را
   سراسر خیابان از نگاه من خیس بود
           روزنامه‌ها نوشته بودند
چه چشمان قشنگی
           : خانم این چشم‌ها را چند گرفته‌اید

محمود محمودی

شعرها

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی