شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اردیبهشت

نشسته بوديم سكونِ معلق هوا را يک‌ريزبه نخ می‌كشيديم
تمام ذهنم اين بود كه لايه‌های بهشت را در مغزم ذخيره كنم
و بدوزم به تكه‌هايی از ارديبهشتِ شخصی‌ام.

گفتی از پانصد سال پيش با هم بوده‌ايم
و از روزی كه به دنيا آمده‌ام بر آن درخت وحشی نقر شده‌ايم
و قابمان گرفته‌اند
هر دو
و با پيراهن‌هايی از ما كه منتشر شده است در زمانی كه افليجمان كرده است از اضطراب
هيولايی از تپشِ قلب
جداره‌های من را از زمين بی‌واسطه كنده است
و به تو وصلم كرده است.

رزا جمالى

تک نگاری

شعرها

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

کولی

کولی

مهشید رستمی

رحیل

رحیل

بهاره فریس آبادی

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب