شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

‏هر روز

‏هر روز بعد از بیدار‌شدن به صبح می‌گویم
آیا تو ادامه‌ی همان تاریخی
که روی ذهن دخترها
اسید می‌پاشد؟
بعد استکان چای در دست می‌روم حیاط
به برگ‌های گندمیِ در گلدان می‌گویم
ریختنِ شما اطرافِ گلدان
این‌طور لَخت که ول کرده‌اید خودتان را
یاد موهای مادرم می‌اندازدم
که قایمم می‌کرد زیرش
‏اصلِ ماجرا همین موهاست
که باعث می‌شود من چشمم را تبدیل کنم به سرزمین
دخترانی که اسیدِ تاریخ غرقشان کرده را
بعد از این که زیرِ ضربه‌های عشق مردند
در خاکش دفن کنم

حبیب موسوی بی بالانی

تک نگاری

شعرها

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

خوش آمدی به جهانم به این پری‌خانه

خوش آمدی به جهانم به این پری‌خانه

سیده تکتم حسینی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

ویدئو

و به نام عزرائیل

و به نام عزرائیل

افروز كاظم زاده

دلم به بوی تو آغشته است

دلم به بوی تو آغشته است

محمد شمس لنگرودی