شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فانوس

خجسته باد بهاران
خجسته باد،باد
خجسته باد
دریاچه‌ای که در کفِ دستم
حباب شده‌ست.

دنیای بیضوی
تاریخ نیم‌سوز در فروزم را
از یاد برده است.
چه روزگار خوشی بود
وقتی به‌جای بردگان جهان
تازیانه می‌خوردم
و درتجارت آب
به‌خاطر کشف سواحل بکر
در قایق مهاجران ترک‌خورده
زیر آب می‌رفتم.
آه، ای زمان کمین کرده!
ای عنکبوت پیر!
ای عصا‌کش کور!
من اشک آخر
امپراتور انفرادی تاریکم
فانوس طایفه‌ام
خورشید را
درسینه‌های کینه‌زای شما
سنگ می‌کند.
 

عنایت سمیعی

تک نگاری

جنینِ گمشده

جنینِ گمشده

صابر محمدی

شجریان و شعر

شجریان و شعر

طاها افشین

شعرها

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

برای احمدرضا احمدی

برای احمدرضا احمدی

م. مؤید