شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مار و پله

پله‌‌های پیچیده به مارها
مارهای پیچیده به پله‌‌ها
این‌همه هشدار را قدم‌‌هایم پشت‌سرگذاشته‌‌اند
به كوتاهی خواب نردبان فكر نمی‌كنم
هوای شاهنامه برم داشته است
به سرزمینی دیگر كه سرمی‌گذاری
رقص عقربه‌ها عوض می‌‌شود
با ضربی دیگر ابرها پایكوبی می‌‌كنند
و منعی كه لبت را دوخته بود
دست‌و‌پایش را گم می‌كند
دیگر بار «منیژه» می‌تواند رویاروی «افراسیاب» بایستد
جهان استراحتگاه ییلاقی‌ام بود
با ضربان تنفسش از شوق پُر می‌‌شدم
در وسعت چشمان دشت‌ها بیكران می‌‌شوم
تصمیمی چشمم را گرفته است
سایه‌‌ای كشیده به درختان فخر می‌‌فروشد
تصمیمی چشمم را گرفته است
كاش از كسی آموخته بودم
می‌شود از رؤیایی دست برداشت
برای ربودن پهلوانی نیاز به هوشبری ندارم
حمل اندوه طایفه‌ی سنگینی دارد
گلو خشكی ابرها از كوتاهی است
از كوتاهی نیزه‌های خورشید خمیده است
سایه‌‌های درختان كوتاه است
بی‌شگرد رستم نیز معشوقم از كوتاهی چاه می‌‌گذرد
نفس‌هایم به فرای مرزها پیوند خورده است
مارهای پیچیده به پله‌‌ها
پله‌های پیچیده به مارها
بازی را جفت‌شش به پایان می‌برم.

مهرنوش قربانعلی

تک نگاری

آشناترین شکل شعر

آشناترین شکل شعر

علی مسعودی نیا

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

شعرها

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

 عشق صورتی کاهگلی دارد

عشق صورتی کاهگلی دارد

مهدی اکبری فر

تنها صداست که می‌ماند

تنها صداست که می‌ماند

فروغ فرخزاد

ویدئو