شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

او

او
رودخانه‌ای به زبان مادری‌ام بود
و لبخندش
خیابان را به وجد می‌آورد
اضلاع باقی‌مانده‌اش را دیدم
پیراهنی پولکی بر تن داشتند
بر انگشتان گرمش 
چند گنجشک نشستند
قسم‌ می‌خورم
با آن‌همه زخم
با آن‌همه رقص
قشلاقی برهنه در برف بود

جلیل الیاسی

تک نگاری

شعرها

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده