شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هفت اختران

...

هفت اختران
برای تو می‌خوانند
وقتی ماه سرخ
نشسته بر گرده‌ی شب 
نفس‌هایت را شماره می‌کند
این‌جا هفت برادران
با نعشی بر دوش
شب را سیاه کرده‌اند
...
بر خوان شب می‌نشانی‌ام
به‌سان امیری
که ماه را کبود خواهد کرد
و‌ هاله‌ی کم‌سویت
پیغمبری‌ست
که آیه‌های غبارین می‌خواند
و با عصای هلالین
شب را می‌شکافد
تا از میان ستارگان بگذرد
بی‌آن‌که تر شود

الهام مهرانفر

شعرها

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش