شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چهار قطعه‌ی کوچک برای کاج 

1
خارپشتی سترگ
بر شاخ گوزنی ستبر 
با جانی یگانه و خون‌ـ‌سبز 

2
مجموع سوزنک‌هایی
که هوا را نمی‌دوزند
ـ همچنان‌ که هیچ قبای دیگری را
 نه سرخ و نه سبز ـ
اما پوستش را نیش می‌زنند
و جانش را می‌نوشند

3

مهبط ملحفه‌های سرد سوزن‌نما
ناظر سردابه‌های تنگ سنگ‌نما
معنای کاش
کاج! 

4
گه‌گاه طاقه‌طاقه  سفید می‌دوزد
با سوزن‌های سبز
درهم
گاه اوراق زرد را
برهم
شرمنده نیست
خوشحال نیز
خون‌سرد کاج! 

حمید درختیان

شعرها

فهرستِ خونی

فهرستِ خونی

امین رجبیان

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

تو هم میروی

تو هم میروی

شمس آقاجانی