اجساد مردگان سر آب را ببین
این خامشان غوطهور خواب را ببین
شاید که حرکتی به سکون تنت دهد
چنگ شب و دریدن مهتاب را ببین
خون در بساط گریهی ما موج میزند
در پیچ تازیانهی شب، تاب را ببین
بر خیل سوگوار به دریا نرفتگان
آهنگ لایلایی مرداب را ببین
بنگر چگونه بر تن خود تار میتنند
خالی ز موج، پیکرهی آب را ببین
ظلمت به تخت و نور به زنجیر تیرگی
عکس سپیده در قفس، قاب را ببین
چنگال شب گرفته گلوگاه موج را
آورده کف به لب، دهن آب را ببین