شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها
خط‌به‌خط آویزان از سکوت
درآوردن چشم‌ها در صبح
بریدن گلو در  ظهر
و مومیایی‌شدن در شب.
نسخه می‌گوید روزی سه بار
قارقار غریبی بر شکاف گلویم ماسیده است.

در شش‌ضلعی‌های مقعر
کمی سایه روی پس‌زمینه زیباتر است
چشم‌های خالی وضوح بیش‌تر می‌طلبند.
کلاغ‌های مرده،
غشایی از کلاغ‌های مرده 
از گلویم اما پاک نمی‌شود.
 

سامان صباغ پور

شعرها

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی