شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها
خط‌به‌خط آویزان از سکوت
درآوردن چشم‌ها در صبح
بریدن گلو در  ظهر
و مومیایی‌شدن در شب.
نسخه می‌گوید روزی سه بار
قارقار غریبی بر شکاف گلویم ماسیده است.

در شش‌ضلعی‌های مقعر
کمی سایه روی پس‌زمینه زیباتر است
چشم‌های خالی وضوح بیش‌تر می‌طلبند.
کلاغ‌های مرده،
غشایی از کلاغ‌های مرده 
از گلویم اما پاک نمی‌شود.
 

سامان صباغ پور

شعرها

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه