شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها

کندو شدن وقت باریدن غراب‌ها
خط‌به‌خط آویزان از سکوت
درآوردن چشم‌ها در صبح
بریدن گلو در  ظهر
و مومیایی‌شدن در شب.
نسخه می‌گوید روزی سه بار
قارقار غریبی بر شکاف گلویم ماسیده است.

در شش‌ضلعی‌های مقعر
کمی سایه روی پس‌زمینه زیباتر است
چشم‌های خالی وضوح بیش‌تر می‌طلبند.
کلاغ‌های مرده،
غشایی از کلاغ‌های مرده 
از گلویم اما پاک نمی‌شود.
 

سامان صباغ پور

شعرها

سریده از سرا به سرسرا

سریده از سرا به سرسرا

لیلی گله داران

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی