شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

   پرشدم و تهی 
   بر لب معنی
 
 ...

چندان سنگین نشسته‌ام
بر سنگ
که به غارت بردند راهزنان
از زهدان زنی...

زمهریر
فراتر از مهر
نقر می‌کند مهرگیاه را
در ریشه‌ی صبح
...

یک مشت رخسار برداشته از آب
آینه بشارتی در کف
ایستاده بر مد
که ماه مرطوب،...

بهانه‌ی طوفان
خرابی این شیشه‌ی مست است
هنگام که مس خاک می‌پوشد

بادهای گرم
یک گله فیل وحشی را  در چشم‌هایت گم می‌کند
و...

این پیراهن دریده
که اعتماد خلیفه است و
آب برگشته از سرازیری
بانو را به...

تک نگاری

شعرها

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

گُرگاس

گُرگاس

شقایق شاهرودی‌زاده

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی