شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مفرغ می‌بارانی 

به شاپور جورکش 
که می‌رفت


مفرغ می‌بارانی 
بر جلگه‌ی پلک 
طُره‌ی بازتابیده!  
ای آفتابِ نمک‌زده!  
برای آغوش شنی‌‌ات
چه برقصم 
با این‌‌همه  دهلیزها
که  می‌شویدت
کتاب  را  
تورقِ نامِ اژدها کم بود 
دهان می‌خواست 
تا بسوزاند 
هیمه بر هِی ارابه 
نشاندن و
طماندن
آواز ْ
رَماد بود 
که با دهان می‌رفت…

نازنین آیگانی

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد