شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هم‌چون دشتی که ابر بارنده نداشت!

هم‌چون دشتی که ابر بارنده نداشت!
غمگین بودیم و کس به لب خنده نداشت!
از ما یک روز این‌چنین یاد کنند 
نسلی که گذشته داشت آینده نداشت
 

پیمان سلیمانی

شعرها

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی