شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اکشن

 

هیچ تردیدی نیست
که تو بازیگر خوبی هستی
کارگردانان هم
کارِ خود را بلدند
صحنه و نور و صدا و تصویر
همه انگار به اندازه‌ی خود تجهیزند.
این وسط مانده هزاران گنجشک
و هزار گُل و لبخند که با «اکشن» ناقابلتان
دسته‌جمعی به کف کوچه فرو می‌ریزند.
لحظه‌ای
رو به جمعیتِ این صحنه بایست
و بگو
مرگ بی واهمه‌ی این‌همه آهو، آیا
صحنه‌آرایِ رگِ گردنِ آهخته‌ی کیست؟
 

سیدعلی میرافضلی

شعرها

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

به قلم

به قلم

نگین فرهود