شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بدنظر

 

کله‌پزی آقا نظر غوغا بود
لبخند وقیح کله‌ها در سینی تشریح
غوغای ملچ‌ملوچ سحرخیزان کامروا
کوهنوردی مغز می‌خورد
پیرمردی پاچه ورمی‌چید
کودکی زبان درمی‌آورد
یک‌دست صرف شد
من چشم خوردم سکته از بناگوش رد شد
به آقا نظر گفتم: «بر چشم بد لعنت!»
 

اکبر اکسیر

شعرها

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی