شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فکرم نمی‌رود جای دیگر

...

فکرم نمی‌رود جای دیگر
سراب دریادریا گفتنت
هنوز یادم هست
ای کویر.
حالا بنشین 
که باران
دهان باز کند
آسمان را بریزاند
معلق
با آواز العطش
که هُرمش
بسوزاند
الکل‌های پریده از تاک‌های دیم.
به قهقرا برو از این‌همه تقلب
از این‌همه عصب‌های عفن رنجور.
نفرین بر نامت
نفرین بر زایچه‌ات
که سیب و سوزن
مار و گندم
و ابلیس 
از کلاه شعوذه‌ات. 
نفرین بر زهری که برآوردی
از شانه‌ی ضحاک
نفرین بر بوسه‌ات که لب را قیچی کردی
از قصه از روایت
هنوز آمد وحشت را 
یادم نمی‌برد
فکرم نمی‌رود جای دیگر
بُرا آمدی
که فکر خاک دوید پی پوست و زردپی
که نماز آیات بشکنم
پای بکوبم
از زلزال
دستار براندازم گریبان چاک
آه، که نشستم بر خاک
بر قاب‌ افتادن از اصل
که نگویم دیگر باداباد
که به جنگ تقدیر آسیاب‌های بادی بروم
که لااقل به کم نگیرم زانوی غم بر بغل
که تا ابد 
یادم نمی‌برد
فکرم نمی‌رود جای دیگر.

محمد مفتاحی

تک نگاری

شعرها

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

نسرین بشردوست

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن