شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دو غول را در خانه‌ی كناری

دو غول را در خانه‌ی كناری دفن كرديم و به سوگ نشستيم

ديگران كه گمان می‌كنم اين منظره را ديده‌اند 

برای ما جشن گرفته‌اند و ما را هم 
به ميهمانی
 دعوت كردند

سر غول و ميهمانان قابل تشخيص نيست
 و مسئله همين‌جاست

با صورت‌های مشابه به رهبری اين دوستان رفتيم پی صورت‌های معلق در هوا

هر چه دست كشيديم
فلس‌های آغشته به آب‌های سفيد بود و لب‌های جهنده 

ديگرانی كه هنوز اين منظره را می‌بينند 
با آن‌هایی كه سر‌به‌زير دارند

نقاطی را در پنجه رسم می‌كنند با زوايایی مخصوص و منحصر‌به‌خود

هر چه ما اين اضلاع را بی‌خودی روی كاغذ كشيديم
بيش‌تر می‌افتاديم و
در اطراف چيزهایی كه نمی‌ديديم
تازه‌تازه می‌مُرديم.
 

علیرضا سردشتی

شعرها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

برهنه ات به خانه می آید

برهنه ات به خانه می آید

فهیمه جهان آبادی

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن

مگس

مگس

علیرضا آبیز

ویدئو