دو غول را در خانهی كناری دفن كرديم و به سوگ نشستيم
ديگران كه گمان میكنم اين منظره را ديدهاند
برای ما جشن گرفتهاند و ما را هم 
به ميهمانی
 دعوت كردند
سر غول و ميهمانان قابل تشخيص نيست
 و مسئله همينجاست
با صورتهای مشابه به رهبری اين دوستان رفتيم پی صورتهای معلق در هوا
هر چه دست كشيديم
فلسهای آغشته به آبهای سفيد بود و لبهای جهنده 
ديگرانی كه هنوز اين منظره را میبينند 
با آنهایی كه سربهزير دارند
نقاطی را در پنجه رسم میكنند با زوايایی مخصوص و منحصربهخود
هر چه ما اين اضلاع را بیخودی روی كاغذ كشيديم
بيشتر میافتاديم و
در اطراف چيزهایی كه نمیديديم
تازهتازه میمُرديم.
 
 
                                 
                                             
                                             
                                                     
                                                     
                                                     
                                                     
                                                     
                                                 
                                                 
                                                 
                                             
                                             
                                                