شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

حجم‌های منفجر 

حجم‌های منفجر 
در ضربات سقف به کله‌های کوبیده
دُ دُ دُب دُب دُب... دُب‌ِاکبرند این نمدادگانِ روشنایی
گه‌گیجه‌ی عبور/ به درون دهلیزهای کهنگی
که از سوراخ‌های آسمان/ ستاره‌های کوچک زیرزمینی
سرآوردند بَر/ بریده شدند به خاک/ آفرینندگانِ شادی/ آویزانانِ از تیرهای چراغ‌برق
تا خلعتبری خرخاکی‌ها به خاک را
ریشه‌ها کوبانِ دف شوند 
دُ دُ دُب دُب دُب... دوباره ببینی
از انفجار/ چشم‌ها در امان مانده‌اند
و چراغ‌ها
در حجم‌های لهیده‌ی لبخندی ژرف/ ژکوند می‌شوند
 

سامان شهیدی

تک نگاری

شعرها

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

محمود جعفری دهقی