شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در مشت‌های شیشه‌ایم

در مشت‌های شیشه‌ایم
چشم‌های تو را می‌بَرم
به آن‌جا که نور
        از درکِ عبور
                    عاجز است:
ـ کیهانی که در ابدیتِ بی‌انفجارت
بسته می‌مانَد ـ
و تو آن‌جا
در انگشت‌های زمینی‌ام
به وسعتِ یک ستاره می‌بینی
شب را
    که پرده‌ای‌ست
            میانِ دو خورشیدِ رجیم:
ـ مَفصلی که بکارتِ کیهانی‌ات را
توجیه می‌کند ـ

وَ من با پوستِ شیشه‌ایم در آن
به‌وسعتِ یک ستاره می‌‌شکنم
وَ تو در تکه‌های من هم‌چنان بسته می‌مانی

آریا عینی

تک نگاری

خانه بر آب

خانه بر آب

یدالله شهرجو

بوطیقای هزار و یک شعر

بوطیقای هزار و یک شعر

مهرنوش قربانعلی

شعرها

الماس

الماس

م. مؤید

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

ویدئو