شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در مشت‌های شیشه‌ایم

در مشت‌های شیشه‌ایم
چشم‌های تو را می‌بَرم
به آن‌جا که نور
        از درکِ عبور
                    عاجز است:
ـ کیهانی که در ابدیتِ بی‌انفجارت
بسته می‌مانَد ـ
و تو آن‌جا
در انگشت‌های زمینی‌ام
به وسعتِ یک ستاره می‌بینی
شب را
    که پرده‌ای‌ست
            میانِ دو خورشیدِ رجیم:
ـ مَفصلی که بکارتِ کیهانی‌ات را
توجیه می‌کند ـ

وَ من با پوستِ شیشه‌ایم در آن
به‌وسعتِ یک ستاره می‌‌شکنم
وَ تو در تکه‌های من هم‌چنان بسته می‌مانی

آریا عینی

تک نگاری

شعرها

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن

مقدم بر لی لی  در سرزمین رقص

مقدم بر لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور

رنج

رنج

علی زیودار