شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نگاه کن!

نگاه کن!
معرکه در معرکه
میدان است
جغرافیای جهان 
چرخان
پوشیده از 
سیاست جلبک‌های لزج 
که اتحاد ریشه و شاخه را
در اسفار اربعه‌ی فصول
وِتو  می کنند...
و در جشنواره‌ی موریانه‌ها
سرود ملی را 
با دهان‌های پوک می‌خوانند،
و حق...
  حق...
حق/ حق
نت‌های شکسته‌ای‌ست
در گلوی پرنده‌ی مادر
که در هوا 
می‌چرخد و
زیر سایه‌ی اره‌ها
بر هیچ شاخساری
آشیانه 
نمی‌سازد.
 

پروین نگهداری

شعرها

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان