شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ناتمام


مورچه‌ها لب‌هایم را می‌بردند
و من به بوسه‌های تو فکر می‌کردم
به آخرین کلمه‌ام
خیابان فریاد می‌کشید
و چراغ‌های قرمز پاس می‌دادند
در مسیرهای منتهی به تو
دیر کرده بودی
مثل پاییز 
و من سرخ شدم 
سیاه 

زود است دهانت را به خانه ببری
و مشت‌هایت پوچ شود
 و گل‌ها روی آسفالت پرپر
صدایم جا ماند 
درکافه‌های شهر
 و انگشتانم بر تار
 و تارهای مویت

نیکی مرادی

شعرها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه ای

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

مریم حاج محمدی