شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 

با دوستان مرده‌ام راحت‌ترم!
با سایه‌ام 
که...

 

دوستم
من را فروخته بود و
با پولم یک پژو خریده بود

...

به بکتاش آبتین

دست‌هایش را بسته بودند
که شعر ننویسد

به خدانور لجه‌ای
داغ در سینه

داغ در دهان
...

روی کاغذها برای شما
ما
زیر کاغذها شعر می‌نویسیم!
و در عمق تاریک...


دست‌هایش را بسته بودند
که شعر ننویسد
و سایه‌اش بر دیوار
...

تک نگاری

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

شعرها

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

تهران

تهران

محمد ویسی

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی