شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 

با دوستان مرده‌ام راحت‌ترم!
با سایه‌ام 
که...

 

دوستم
من را فروخته بود و
با پولم یک پژو خریده بود

...

به بکتاش آبتین

دست‌هایش را بسته بودند
که شعر ننویسد

به خدانور لجه‌ای
داغ در سینه

داغ در دهان
...

روی کاغذها برای شما
ما
زیر کاغذها شعر می‌نویسیم!
و در عمق تاریک...


دست‌هایش را بسته بودند
که شعر ننویسد
و سایه‌اش بر دیوار
...

شعرها

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

در گلوگاه اصلی شکم

در گلوگاه اصلی شکم

رسول کاوه