ماه باید میبود
این تن
قابلهای جز چهارده
نمیشناسد
کدام قلمم
جوهر خود را
به زمان،
به تاریخهای تقویمی
فروخت که
ضربدرش به
شب بارانی خوردهست!
دستی از آینه شمع
آورده
پروانهها
برای تشییع آمدهاند
این شعر هم
مرده زاییده شد...