شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از آن‌جایی که می‌شود

از آن‌جایی که می‌شود  ـ بایدم ـ را  درخت چنار نامید. از همین‌جاست؛ دکتر! آدم دوزاری از سندرم دست بادهای بی‌قرار در سرم سر در نمی‌آورد، سر گم در دندانه‌های برگ تا ـ بی. خودم ـ کنار می‌آید، بخشی از من دومم را حلاجی می‌کنم از فعل «شبلی» تا حوصله‌ی گل، ترافیک دردش می‌گیرد... حالا که بهمن در الآنم از نفس می‌افتد، این شرح توأم برای اواخر شمس تبریزی انتخاب کردم، لطفاً به ایمپلنت استخوان«خط‌سوم» همین متن دقت کنید، تا تاویل تان نم نکشد، پروتز «تصمیم کبری» می‌بینید! سر خط ادامه دهید، جایی گنجشک در اتاق ریکاوری جرئتش نزد مادرم به چیدن برف رفت.
 

علی آزاد

شعرها

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

شهرام میرزایی