شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تفصیلی لازم نیست
فقط کلمه‌ای بگو. 
بگو: آب
تا  بفهمم...

چهره‌هایی ناآشنا
پراکنده بودند در حیاط
وقتی که او رسید از راه.

...

سهم ما را داده بودند.
پاداش صبر
در زمستانی بی‌رحم:

   ...

دیگر در آن خیابان
بر نخواهم خورد به کسی
هر قدر هم که بایستم
جلوی...

خداحافظی کرده بودم با آن شهر
طوری که باور کرده بود برای همیشه می‌روم.
رسیده...

چه اتفاقِ عجیبی‌.
درست لحظه‌ی رفتن،
ارغوانی‌ها
ظهور کردند...

شعرها

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

نسرین بشردوست

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

گریه نکن بانو

گریه نکن بانو

بهمن مهرابی