شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تفصیلی لازم نیست
فقط کلمه‌ای بگو. 
بگو: آب
تا  بفهمم...

چهره‌هایی ناآشنا
پراکنده بودند در حیاط
وقتی که او رسید از راه.

...

سهم ما را داده بودند.
پاداش صبر
در زمستانی بی‌رحم:

   ...

دیگر در آن خیابان
بر نخواهم خورد به کسی
هر قدر هم که بایستم
جلوی...

خداحافظی کرده بودم با آن شهر
طوری که باور کرده بود برای همیشه می‌روم.
رسیده...

چه اتفاقِ عجیبی‌.
درست لحظه‌ی رفتن،
ارغوانی‌ها
ظهور کردند...

شعرها

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری