شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

صبح که شد 

صبح که شد 
ته‌مانده‌ی خوابی که دیده بودمت را 
سرکشیدم 
و به خیابانی زدم که تمام شب 
بی‌آن‌که حرفی زده باشی 
آرزوهایت 
تحصن کرده بودند
 

محمد جهانشاهی

تک نگاری

شعرها

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

مثلاً

مثلاً

عبدالعلی عظیمی

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس