هر لحظه زندهماندن ما بدبیاری است
هر گامِ نبض بر تن ما زخم کاری است
از زندگی چه مانده برادر؟ چه مانده؟ هیچ
ما زندهایم و زندگی از ما فراری است
ما زندهایم، این نفس تلخ بیگمان
از یار و از دیار فقط یادگاری است
آنسوی مرزها چه خبر؟ عمرتان به کام
اینسوی مرزها که خبر ناگواری است
بیهوده نیست ریشهی هر واژهی کهن
افغان برادرِ تنیِ گریهزاری است