شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

صدایم زندانی ست

صدایم زندانی ست

بند در بند زنجیر

از آهن ساخته ست اسارت را

صدایم در سکوت مطلقی ست از خون

کلام آنجا مغلوب

کلام آنجا مصلوب

و شهامت با گونه های سرخ

داغگاهِ سرشارِ شقایق است

زخم را بر صدایم آورده

و خشم پیچان در خویش

زخم را بر صدایم آورده

تپنده و توفنده

این گل های کبود

این واژه های امید

چه نجواها دارند در این اختناق

***

نه کلیدی

تا که بگشاید این رنجیر را

نه شمعی

تا که روشن سازد این دیار را

خون از آن می بارید

خون

بستر راهی بر صدایم نیست

آه ،صدایم ترس خانه ای ست

پشت آن دیوار های سکوت

همه شب می آید

صدای نارسایی از گلوی تنگ

کلامی مقدس

و تعهدی بی کران

***

آزادی ، آرزویی گم گشته

صدای من صدای توده هاست

صدایم زندانی ست

 

 

 

 

 

 

مهرداد نقیبی

شعرها

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

محمود صالحی‌فارسانی